مردمِ عادیِ یک جامعه (طبقۀ متوسط) به این خاطر عادی ماندهاند که مثل پولدارها فکر نمیکنند! دیدگاههای متفاوتی در موردِ ثروتمندانِ وجود دارد؛ از جمله: «طرف، آدمِ خوششانسی است»، «پدرش پولدار است»، «پارتی دارد»، « کلاهبرداری است»، «ارث پدری به او رسیده» و … . و جالب اینکه خیلی از مردم، ثروتمندان را آدمهایی خودخواه و نچسب میدانند. در بیشترِ موارد هیچ مدرکی برای اظهاراتِ بیان شده وجود ندارد و صرفاً حرفهایی از روی احساسات و قضاوتهای شخصی است. در این مطلب ۵ نمونه تفاوت مردم عادی با ثروتمندان را آوردهایم.
رفتار و کردار ثروتمندان با مردمِ عادی فرق میکند.
مارک تامپسون (Mark Thompson)
پنج تفاوت مردم عادی با ثروتمندان
۱- ثروتمندان، اهل سختی هستند
بیشترِ مردم دنبال راحتی هستند. اولین و البته مهمترین هدفشان راحتیِ فیزیکی، روانی و احساسی است. این آرزوی طبقۀ متوسطِ جامعه است که شغلِ راحتی داشته باشد، به لحاظِ روانی آسودهخاطر باشد و هیچ لحظهای از زندگیاش صرفِ احساساتِ ناخوشایند نشود. مسلماً هر کسی این چیزها را دوست دارد و ثروتمندان هم از این قاعده مستثنی نیستند ولی راحتی، اولویت دوم آنهاست. آنها میدانند که پولدار شدن مغایر با راحتی است؛ به همین دلیل مشکلی با سختی کشیدن در مقاطعی از زندگی ندارند.
هیچ میلیونرِ خودساختهای بدون مبارزه با افکارِ منفی و بدبینیِ اطرافیان میلیونر نشده و نمیشود؛ یک دیدگاهِ منفی میتواند تلاشتان را بیهوده جلوه دهد و شما را از ادامۀ مسیر بازدارد. اولین چیزی که باعث میشود عمدۀ مردم در طبقۀ متوسطِ جامعه باقی بمانند، تسلیم شدن در برابر افکارِ مسمومِ دیگران است. همین الان روی برگهای ۵ کارِ سخت بنویسید که بعدها به ثروتِ شما اضافه میکند. سعی کنید این کارها را به تدریج جزئی از سبکِ زندگی خود قرار دهید.
ثروتمندان برای رسیدنِ به آرزوهای خود هدف و برنامه دارند.
۲- ثروتمندان به آینده نگاه میکنند
بیشترِ ما با این تصور که دنیا در گذشته روزگارِ بهتری بوده بزرگ شدهایم. دورانی که مردمِ دنیا مهربانتر بودند. آهنگها زیباتر بود. ورزشکاران پرتلاشتر بودند و صداقتِ تجار و کسبۀ بازار بیشتر بود. متأسفانه این تلقیِ نادرست از گذشته تا کنون از نسلی به نسل دیگر منتقل شده است و همچنان ادامه دارد. با چنین دیدگاهی آینده چیزی جز ویرانی و ناامیدی نیست و همواره باید در حسرتِ گذشتهها سوخت و ساخت. اما ثروتمندان چنین دیدگاهی ندارند. آنها مدام به حال و آیندۀ مینگرند؛ به فرصتهای نابی که پیشروی آنهاست. آنها گذشته را پلی برای کسبِ تجربیات و رسیدن به دورانِ طلاییِ آینده میدانند و برای رسیدن به اهدافِ خود از همین امروز رؤیاپردازی و برنامهریزی میکنند. ثروتمندان، بخشِ زیادی از وقتشان را صرفِ شفاف کردنِ ایدههایی میکنند که معلوم نیست چند سالِ دیگر تحقق یابد؛ اما با شوق و انگیزۀ زیادی این کار را انجام داده و از آن لذت میبرند.
ثروتمندان مغرور نیستند؛ اعتماد به نفسشان بالاست.
جاستین سالیوان (Justin Sullivan)
۳- ثروتمندان اعتماد به نفسِ بیشتری دارند
قضاوتها و برچسبهای منفی در موردِ افرادِ ثروتمند حد و حساب ندارد. این حرفها از قدیمالایام بوده و متأسفانه هنوز هم هست. یکی از معروفترین برچسبها غرور و تکبرِ آنهاست. تصورِ بیشترِ مردم این است که افرادِ پولدار به خاطرِ پول، خود را از دیگران برتر میدانند.ولی حقیقتاً این طور نیست؛ افرادِ پولدر به خاطرِ اعتماد به نفسِ بالاست که این طور دیده میشون. آنها مدام روی اهدافشان پافشاری میکنند و به ندرت ناامید میشوند. حتی در شرایطی که ضرر کردهاند بازهم خود را شکستخورده نمیبینند و اتفاقاً با عبرت گرفتن از گذشته با قدرت و انگیزۀ بیشتری به مسیرِ خود ادامه میدهند. هیچ یک از اینها را نمیتوان تکبر و غرور نامید؛ بلکه عینِ اعتماد به نفس است؛ آن هم نه یک اعتماد به نفس کاذب، بلکه کاملاً عملی و به قولِ خارجیها Practical. هوشِ افراد ثروتمند بالا است و این جسارت را دارند که با اطمینانِ بالایی غرقِ در اهدافشان شوند. این انرژی به آنها کمک میکند تا مدام در حالِ پیشرفت باشند. موفقیتهای پی در پی، مثل یک دومینوی انرژی، افرادِ ثروتمند را جلو و جلوتر میراند؛ تا جایی که دیگر چیزی جلودارشان نیست و احساس میکنند به هر چیزی میتوانند برسند. این قدرت، ثروتمندان را در نظرِ مردم، آدمهایی خشک و مغرور جلوه میدهد که مدام دوست دارند از خود و موفقیتهایشان حرف بزنند! موفقیتهایی که باعث میشود با صلابت و اعتماد به نفس بالا حرف بزنند و این چیزی است که مردم را به اشتباه میاندازد.
پول برای آزادی است نه خودنمایی.
۴- ثروتمندان پول را ابزاری برای رسیدن به آزادی میدانند
تصورِ اشتباهِ دیگر در موردِ افرادِ ثروتمند این است که آنها با پولشان خودنمایی و فخرفروشی میکنند. البته که پول باعثِ بیشتر دیده شدن میشود ولی هدفِ اصلی آزادی است. ما پول در میآوریم تا آزادتر زندگی کنیم.آزادی در دنیا بدون ثروت تقریباً غیرممکن است. طبقۀ متوسطِ جامعه تحت کنترلِ حکومتها و نهادها است و کمتر میتواند آنچه میخواهد انتخاب کند. نگرانی برای پرداختِ قسط و اجاره و رهن منزل مگر میگذارد که آزادانه زندگی کنیم. بیپولی انتخابها را محدود میکند و این مخالفِ آزادی است.افرادِ ثروتمند در بندِ هیچ چارچوبی نیستند. آنها میتوانند مشاغلِ خوبی برای خود مهیا کنند؛ مشاغلی که آسیبِ فیزیکی و روانی در پی نداشته باشد. مشاغلی که مجبور نباشند به کارفرما جواب پس دهند. میتوانند پزشکِ خصوصی داشته باشند و هنگامِ بیماری بهترین امکاناتِ پزشکی را اختیار کنند. کارهایشان را با چند تماسِ تلفنی انجام میدهند و نیازی نمیبینند. همانطور که میبینید ثروتمندان پول در میآورند چون به آنها اجازه میدهد آزادانه نوعِ زندگیِ خود را انتخاب کنند.از همین الان به آزادیِ خود بعد از ثروتمند شدن فکر کنید!
هر کسی جذب مشابهِ خود میشود. ثروتمندان نیز جذب ثروتمندان میشوند.
Luke MacGregor
۵- کبوتر با کبوتر، باز با باز
معمولاً هر کسی دوست دارد با همکفو خود معاشرت کند. فردی با تحصیلاتِ دانشگاهی تعامل با افرادِ پایینتر از خود را ترجیح نمیدهد. او بیشتر مایل به ارتباط با محصلین و دانشجویانِ دیگر است. آدمهای مذهبی بیشتر با سایرِ افرادِ مذهبی نشست و برخاست میکند. افرادِ ورزشکار با ورزشکار و … . به همین ترتیب ثروتمندان نیز دوست دارند با افرادِ ثروتمند ارتباط برقرار کنند. مردم شبیه افرادی هستند که با آنها در ارتباطند. دوستانِ ما آینۀ تمامنمایِ افکار و دیدگاههای ما هستند. شما قطعاً فصلِ مشترکی با دوست خود دارید که با او طرحِ رفاقت ریختهاید. ثروتمندان با تعامل با افرادِ ثروتمند، شانسِ خود را برای رسیدنِ به ثروتِ بیشتر امتحان میکنند. این موضوع در تمامِ اقشارِ جامعه وجود دارد ولی کاربردش برای افرادِ ثروتمند بیشتر است؛ چرا که یک ایده و جرقۀ کوچک میتواند داراییِ آنها را چندبرابر کند. شما نیز سعی کنید با افرادی که از شما ثروتمندتر هستند ارتباط برقرار کنید. خدا را چه دیدهاید شاید روزی چیزی از آنها یادگرفتید که زندگیِ شما را دگرگون کرد.